سدی که بر رودخانه چشمه گیله ساخته شده بود را آب برد!
عکس های از این واقعه مبارک


منبع: واگویه های نانوشته
عکس های از این واقعه مبارک


منبع: واگویه های نانوشته
نویسنده: عباس محمدی
انگاره هایی را از کودکی ، یا به زور رسانه ها ، و با تکرار پیوسته ، چنان در ذهن ما جای می دهند که درستی یا نادرستی آن ها را نه برپایه ی اندیشه ورزی و محاسبه یا حتی حساب گری سود و زیان روزمره ، بلکه به شکلی ناخودآگاه و با سنجه های "اصولی" که همچون اعتقاد و ایمان در بخش های عمقی مغز جای گرفته اند ، می سنجیم . از این دست انگاره ها ، یکی این است که سد یعنی آب و آبادانی ! هر رییس دولت و وزیر و شرکت پیمانکاری که بخواهد شرحی از خدمات بزرگ خود بدهد ، اگر نقشی در ساخته شدن یک سد داشته باشد ، آن را به غایت به فال نیک می گیرد و با بزرگ نمایی هرچه بیشتر ، از این نقش سخن می راند . عموم مردم و حتی بیشتر روشنفکران و منتقدان نیز غالبا در برابر سدها ، این سازه های غول آسا که نماد پیروزی بر طبیعت – ولابد نماد پیروزبختی انسان ها – هستند ، موضعی فروتنانه و ستایش آمیز دارند .
اما ، کم تر کسی به ژرف اندیشی در این مورد می پردازد که ما ، با ساختن سد به ازای آن چه که به دست می آوریم ، چه چیزهایی را از دست می دهیم . سدها همان قدر که برای مدیران ارشد کشور و شرکت های ساختمانی و مهندسان سازه ، اسطوره های معاصر برای جاودان سازی نام ( و البته واسطه های خوب کسب نان ) هستند ، « برای بسیاری از مردم ، نمادهای ویرانی جهان طبیعی ، نمادهای فساد و گستاخی شرکت های قدرت طلب مرموز ، و نماد دیوان سالاری اداری و دولتی هستند » (1) . از اوایل دهه ی هشتاد قرن گذشته ی میلادی ، حرکت ها و خیزش هایی در برابر اسطوره ی دروغین " سد = آبادانی و پیشرفت " پا گرفته و دست اندر کاران این حرکت ها ، ضمن بررسی انتقادی سدسازی ها ، بیانیه هایی صادر کرده اند که هر روز شنوندگان بیشتری می یابد . یکی از این بیانیه ها ، بیانیه ی کوریتیبا ( Curitiba ) است که در پی گردهمایی نمایندگان چندین سازمان مردم خسارت دیده از سد سازی و مخالف سد از بیست کشور جهان در شهر کوریتیبا ی برزیل ، صادر شد . در بخش پایانی این بیانیه ، امده است که : « ما سدهای مخرب را متوقف کرده ایم و سد سازان را مجبور کرده ایم که به حقوق ما احترام بگذارند ... ما فعالیت های خود برعلیه سد های مخرب را تشدید خواهیم کرد ... ما 14 مارس ، روز مبارزه علیه سد ها در برزیل را روز جهانی فعالیت برعلیه سد ها ، برای حفظ رودخانه ها ، اب و زندگی اعلام می کنیم (2)
در مورد سدها ، افسانه هایی وجود دارد که بیشتر به دست مهندسان و پیمانکاران سد سازی و مدیران ارشد کشورها ساخته و پرداخته شده اند . در زیر، به چند تایی از این افسانه ها می پردازیم :
* " سدها به ما آب می دهند " ! ؛ در واقع اصلا چنین نیست ، سد فقط جلوی جریان طبیعی یک رودخانه را می گیرد و استفاده های گوناگون جامعه های متنوع انسانی و جانوری و گیاهی را از این جریان در امتداد رود ، به یک شیوه ی استفاده ی متمرکز و از نظر تاریخی و زیستی ناپایدار، بدل می کند..
دکتر محمد باقر صدوق به خبرنگار سبزپرس گفت: برگزاری این جلسه خوب بود اما به خاطر آنکه ما هم توسعه بی چون و چرا را می خواهیم و هم دریاچه را به جایی نمی رسد. نجات دریاچه یک همکاری بین بخشی و یک عزم جدی می خواهد که فعلا به چشم نمی خورد.
او که خود در جلسه عصر سه شنبه (16 شهریور) فراکسیون محیط زیست حضور داشت، تصریح کرد: در این جلسه برای چندمین بار همه درباره وضعیت دریاچه صحبت کردند و دوباره همه آن راهکارهایی که در کارگروه نجات دریاچه ارومیه در دولت استخراج شده بود، در جلسه مطرح شد. اما مطرح شدن چندباره این راهکارها وقتی به ان عمل نمی شود چه فایده ای دارد.
صدوق بار دیگر بر این نکته که «سدها عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه هستند» تاکید کرد و گفت: تا وقتی حقابه تالاب ارومیه از طرف سدها مشخص نشود، هیچ اتفاق مثبتی برای دریاچه نمی افتد.
فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی عصر روز سه شنبه گذشته جلسه ای درباره بررسی وضعیت دریاچه ارومیه تشکیل داد.
رئيس فراکسيون محيط زيست:
مدیریت ناصحیح منابع آبی عامل شرایط بحرانی در دریاچه ارومیه
ایرن: محمد رضا تابش گفت: وضعیت فعلی دریاچه ارومیه نشان می دهد که نبود مدیریت صحیح منابع آب مهمترین دلیل رسیدن دریاچه به این شرایط بحرانی است.
به گزارش مهر، محمد رضا تابش رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس نبود مدیریت صحیح منابع آب را مهمترین دلیل رسیدن دریاچه ارومیه به شرایط بحرانی دانست و گفت: با نگاهی به آمار متوسط بارندگی این حوضه که متوسط ?/?? میلیارد متر مکعب است و با احتساب ?? درصد مصرف و بازدهی ?? درصدی در بخش کشاورزی مشاهده می کنیم که در حدود ??/?? میلیارد متر مکعب از آب ورودی به حوضه در بخش کشاورزی به مصرف می رسد و هرسال بر میزان تولیدات کشاورزی این استان افزوده می شود.
وی در جلسه فراکسیون محیط زیست و توسعه پایدارکه در خصوص وضعیت بحرانی پارک ملی دریاچه ارومیه تشکیل شده بود اضافه کرد: مسئولان ذیربط باید مشخص کنند چه اهدافی را در این زمینه دنبال می کنند و آیا افزایش میزان تولیدات کشاورزی از حفظ و احیای اکوسیستم پارک ملی دریاچه ارومیه ارجحیت ببیشتری دارد.
محمد رضا تابش خاطر نشان کرد: درحال حاضر در بخشهای زیادی از این دریاچه به دلیل کاهش سطح آب گنبد های نمکی ریز و درشتی در فواصل بسیار نزدیک پدیدار شده و ادامه این روند در طی مدت کوتاهی تهدیداتی همچون طوفانن نمکی، خروج حیات وحش، مهاجرت ساکنین، تبعات اجتماعی و اقتصادی در بر خواهد داشت.
نماینده مردم اردکان همچنین گفت: مجلس شورای اسلامی جهت رسیدگی به وضعیت بحرانی تالاب ها و دریاچه های در معرض خطر موادی را در کمیسیون تلفیق به تصویب رسانده تا با جلوگیری از بهره برداری های صنعتی و معدنی از تالاب های داخلی و مدیریت یکپارچه بتوان به توسعه پایدار دست یافت.
انتهای خبر // www.iren.ir // ایرن
به گزارش سبزپرس، دکتر محمد باقر صدوق که در چهارمین همایش تجلیل از خبرنگاران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی سخن می گفت درباره وضعیت دریاچه ارومیه خاطر نشان کرد: در حال حاضر یکی از مهمترین مسایل و معضلات در حوزه محیط طبیعی، وضعیت دریاچه ارومیه است. خشک شدن این دریاچه مانند فاجعه خشک شدن دریاچه آرال در قرن بیستم است و اگر این روند ادامه پیدا کند، دریاچه ارومیه در قرن بیست و یکم خشک می شود.
او ادامه داد: بعضی ها می گویند که خشک شدن دریاچه ارومیه به دلیل خشکسالی است اما ما قبول نداریم. چون کشور ما در منطقه خشک و کم باران واقع شده و این روال طبیعی است. چیزی که باعث خشک شده دریاچه ارومیه شده است، ساخت سد روی رودخانه های ورودی به دریاچه ارومیه است.
صدوق تصریح کرد: 21 درودخانه و 39 مسیل به دریاچه ارومیه می ریزند اما امروز یک قطره آب هم وارد دریاچه نمی شود. در حوضه آبریز دریاچه ارومیه 29 سد در دست بهره برداری، 16 سد در حال ساخت و 17 سد در دست مطالعه است. همین سدها هستند که باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شده اند.
منبع: سبز پرس
مونا قاسمیان
ایران خشک، ایران پهناور تشنه به همه قطرههای بارانی است که هرز میروند و زمین، خسته از جدال برای بقا و محیط زیست، همچون گلادیاتوری تنها در میدان ایستاده و میجنگد.
امروز مرگ محیط زیست ایران با شدت بیشتری دنبال میشود؛ جمله تلخی که پافشاری روی آن شائبهیی سیاسی به دنبال خواهد داشت. اما بهای محیط زیست در این بخش از کره زمین، خونبهای توسعه و پیشرفت و شکوفایی اقتصادی است. تخریبهایی که به بهانه توسعه در سرتاسر ایران در حال وقوع است، سدسازی، جادهسازی، صنایع نفتی و پتروشیمی با همه میلیاردها دلار سودی که به همراه دارند، آخرین نتهای یک سمفونی را اجرا میکنند. در ایران مدتهاست که تعریف توسعه پایدار تغییر کرده است.
تغییر تعاریف و چشمپوشی روی اتفاقات منجر شد ایران از نظر تخریب جنگل جزو شش کشور اول دنیا، در بیابانزایی و از نظر مؤلفه تأثیر عامل انسانی نخستین کشور، از نظر فرسایش خاک در رده اول و در نابودی حیاتوحش در صدر جدول قرار داشته باشد. در این شرایط رئیس سازمان حفاظت محیط زیست وزیر سبز کشور را معرفی میکند. معادلات سیاسی مداخله میکنند و در میان بهت دوستداران محیط زیست وزیر نیرو به عنوان وزیر سبز معرفی میشود.
محمد درویش، کارشناس جنگل و مراتع، از تخریبات محیط زیستی «سد ۱۵ خرداد» در جنوب دلیجان میگوید: «این مکان از ابتدا هم استانداردهای لازم برای ساخت یک سد را نداشت. در این منطقه میانگین تبخیر سالانه ۲ تا ۳ هزار میلیمتر است که برابر با ارتفاع آب در مخزن سد است. در نتیجه هیچ آبی برای استفاده باقی نمیماند. بعد از چند سال متولیان مجبور شدند ۴ تا ۵ میلیارد تومان هزینه برای تهیه آب منطقه در جای دیگری کنند».
وی با اشاره به اثرات تخریبی این سد که روی رودخانه قم رود زده شده است، میافزاید: «زدن این سد تنها باعث شد که آب رودخانه به دشت مسیله نرسد و یکی از قطبهای کشاورزی، دامداری و حیات وحش منطقه از بین برود. با استفاده از تصاویر ماهوارهیی در طول ۱۸ سال از احداث این سد حدود ۸۳ درصد از پوشش گیاهی منطقه به طور کامل از بین رفته است». درویش در حالی که تأکید میکند سد ۱۵ خرداد تنها یک نمونه از سدهای بیشماری است که نابودی اکوسیستم منطقه را دامن زده، ادامه میدهد: «بر اساس آمارهای شهرداری قم میزان برداشت ماسه نسبت به ۱۰ سال گذشته بسیار بیشتر شده. فرسایش بادی در منطقه بیشتر و خاک منطقه شورتر شده است. سد ۱۵ خرداد در عمل هیچ کمکی به رفع مشکل آب نکرد و تنها باعث شد که پوشش گیاهی منطقه از بین رود. همه این اتفاقات در حالی رخ داد که در همان زمان کارشناسان نتیجه احداث این سد را پیشبینی میکردند».
منبع: ایران بوم